شاخه ای از تاک
آنکه تمام زمستان به پنجره ام خیره مانده بود
دست های نازکش را به سمتم می فرستد
انگشتانش فر می خورند
و از مچ هایش برگ های تازه بیرون می ریزند
سبز، آنطور که حریری شبانه
براق، آنطور که لبان نوزادی سه ماهه
تُرد، آنطور که خنده ای زنانه
تاک، تاک سبزانگشت بالارونده
از پنجره ام بالاتر نرو
اینجا برایت میزی چیده ام
نانی تیره داریم
و شرابی شادمان
و پنیری شور
و پایی رقصان
و اردی بهشتی بی پایان
با هم مست می شویم
با هم روی کوسن ها و کتاب ها می رقصیم
با هم سرگیجه می گیریم
با هم بوسه بازی می کنیم
و بعد با هم از پنجره می گریزیم ،
تا هر کجا که بخواهی بالا می رویم
تا ابرهای نمناک روان
تا فرشته ای سرگردان در آسمان
تا صبحی در سیار ه ای بی نشان
A bough of vine
The one gazing at my window
Through the whole winter
Orients to me its tiny hands
Its fingers curl
And new leaves ooze from its wrists
Green, just like a nightly silk
Glittering just like the lips of a three-month neonate
Tender, just like a womanly laughter
O’ Vine!
Aspiring green-fingered vine
Don’t go higher than my window
I have set a table for you
Of a dark bread
And a willing wine
And a sour cheese
And dancing feet
And an endless May
We’ll be booze up
And dance upon cushions and books
We will go giddy
And neck and peck
And then elope through the window
And will climb up where you want
Towards unsettling moist clouds
Towards a roaming angel in the sky
Towards a morn in a traceless star